دستور جلسه این هفته: سیستم ایکس
در متد درمانی کنگره 60 DST،افرادی که تحت درمان اعتیاد قرار میگیرند با پایان سفر اول و ورود به سفر دوم،سیستم ایکس یا تولید کننده مخدرهای طبیعی بدن آنها در سلامت کامل و با حداکثرکارایی خواهد بود.
بهجرئت میتوان گفت این موضوع، اگر نگوییم مهمترین، یکی ازمهمترین دستور جلسات سالانه کنگره 60 میباشد. در بعد وسیعتر، این موضوع مهمترینمسئله و پارامتری است که در مقوله درمان اعتیاد و آسیبهای جسمی اعتیاد مطرح میشود.موضوع مخدرهای طبیعی بدن یکی از شاهکارهای خلقت خداوند و یکی از پیچیدهترین بخشهایفیزیولوژی موجودات است. هنوز این موضوع از نقطه نظر دانش پزشکی به سطحی نرسیده استکه علم پزشکی از آن شناخت کافی داشته باشد و به همین دلیل در کنگره 60 به آن سیستمایکس X گفته میشود.موضوع مخدرهای طبیعی بدن برای اولین توسط دانشمندی به نام هیوجس کاسترلیزHughes Kosterliz در سال 1975 میلادی مطرح گردید.
او و همکارانش پس از آزمایشهای متعدد بر روی مغز حیوانات وانسان متوجه وجود مخدر طبیعی در مغز و دستگاههای عصبی شدند. در آن موقع آنهاتوانستند 12 نوع از این مواد را شناسایی کنند و در قالب سه دسته یا خانواده:انکفالین، اندورفین و دینورفین نامگذاری کنند. آنها بهطور کلی به این یا مورفیندرونی Morfin-Endogenous میگفتند.
واژه اندورفین Endorphin نشاندهنده همین موضوع است. از آن زمان تاکنون دانشمندان توانستهاند شمار زیادی ازمخدرهای طبیعی بدن را شناسایی کنند تا جایی که اکنون بیش از 250 نوع از این موادشناسایی شدهاند. از مهمترین این مواد میتوان به اپیورفین در بزاق دهان، استیلکولین، نوراپینرفین، دوپامین و سروتونین اشاره کرد. در حال حاضر این موضوع یکیشاخههای مهم دانش پزشکی است تا جایی که رشتهای تحت عنوان نورولوژی Neurology،انحصاراً برای شناخت این بخش از دستگاه عصبی به وجود آمده است.
و اما موضوع اصلی این است که با وجود این که 34 سال از شناساییاین مواد توسط دانش پزشکی میگذرد، هنوز علم پزشکی متوجه اهمیت این موضوع در مسئلهاعتیاد و درمان آن نشده است. در حال حاضر در هیچ کجای دنیا در مسئله درمان اعتیادبه اهمیت این سیستم و نقش حیاتی آن در درمان اعتیاد پی نبردهاند. هنوز نمیدانندکه مصرف مواد مخدر در قسمت جسم و فیزیولوژی، دقیقاً این سیستم را هدف میگیرد و ازکار میاندازد. هنوز هم در بسیاری از متدهای درمانی، از روشهای کوتاه مدت سمزدایی و سایر روشهایی که فقط نام علمی دارند، استفاده میشود. هنوز هم متخصصینحوزه اعتیاد در دنیا در طول فرایند درمان اعتیاد، به تنها چیزی که توجهی ندارند،مسئله از کار افتادن سیستم تولید کننده مواد شبه افیونی در اثر مصرف مواد و چگونگیراه اندازی آن است. در حالی که این موضوع مهمترین پارامتر در درمان اعتیاد به هرنوع ماده مخدر است.
این موضوع را با ایمان و جرئت تمام میگوییم که بنیان کنگره 60و مبتکر روش درمان تدریجی اعتیاد (DST) یعنیآقای مهندس حسین دژاکام برای اولین بار در طول تاریخ بشر، پی به نقش حیاتی اینسیستم در چگونگی اعتیاد و درمان آن بردند و برای اولین بار در دنیا (1376-1997)اعلام کردند که مهمترین تخریب براثر مصرف مواد مخدر در قسمت جسم و فیزیولوژی، ازکار افتادن سیستم تولید کننده مخدرهای طبیعی است و بر همین اساس صورت مسئله اعتیادو مثلث درمان اعتیاد را ترسیم نمودند.
ایشان در ادامه با تأسیس کنگره 60، پروتکل درمان اعتیاد با متد DST را تنظیم و به جهانیان عرضه نمودند. به عقیده ما این رویداد یک کشف علمیبزرگ است. هر چند هنوز کسی متوجه اهمیت و بزرگی این کشف نشده است، اما مطمئن هستیمکه در آینده طور دیگری به این رخداد توجه خواهد شد زیرا اثر حکم، همیشه در حالحیات قاضی به واقعیت بزرگ جلوه نمینماید.
بر اساس این پروتکل و همین طور صورت مسئله اعتیاد، سؤال مهمی بااین مضمون مطرح میشود.
امروزه در همه جای دنیا صحبت از این است که اعتیاد بیماری است.بسیار خوب. حالا بگویید که این بیماری در انسان چه تخریبهایی به وجود میآورد ویا خیلی ساده بگوییم که این بیماری با بیمار چه کرده است؟ کجا را خراب کرده است؟بخشهای آسیب دیده چه هستند؟ برای درمان آنها چه باید کرد؟ و چقدر زمان میخواهد؟
متأسفانه تاکنون کسی جواب درستی به این سؤالات نداده است؛ اماکنگره 60 و پروتکل (DST) کاملاًشفاف و بدون ابهام و بهصورت جامع به این سؤالات پاسخ میدهد.
صورت مسئله اعتیاد میگوید که مصرف مواد مخدر و در ادامه بیماریاعتیاد، سه بخش از شهر وجودی انسان را دچار آسیب و تخریب مینماید و از تعادل خارجمیکند. این بخشها عبارتاند از جسم، روان و جهانبینی و بر همین اساس مثلث درماناعتیاد با سه ضلع با عناوین فوق ترسیم شده است.
سؤال بعد: در قسمت جسم به دلیل اعتیاد و مصرف مواد مخدر، چهآسیبی به وجود آمده است؟ کجای جسم آسیب دیده است؟
جواب: سیستم تولید کننده مخدرهای طبیعی و درونزاد از کارافتاده است و مخدرهای بیرونی مثل هرویین، تریاک، شیشه، حشیش، شیره، ترامادول،متادون و غیره جایگزین آن شده است و اگر شخص مواد مصرف نکند یعنی از بیرون موادافیونی وارد نشود، شخص خمار میشود.
سؤال بعد: در قسمت روان چه اتفاقی افتاده؟
جواب: روان یا مجموعه صور پنهان، از آنجایی که وضعیت آن تابعیاز وضعیت جسم و جهانبینی ماست، در بیماری اعتیاد به دلیل از تعادل خارج شدنساختارهای جسم بر اثر مصرف مواد و از کار افتادن سیستم ایکس و از سوی دیگر به دلیلاز تعادل خارج شدن تفکرات و جهانبینی به خاطر وابستگی به مواد، روان نیز در اینمیان از تعادل خارج میشود که ریشه اصلی آن در عدم تعادل جسم است.
سؤال بعد: در قسمت جهانبینی چه اتفاقی افتاده است؟
جواب: در قسمت جهانبینی یا تفکرات و بینش فرد، به دلیل وابستگیشدید به مصرف مواد مخدر و تصورات و افکاری که به دلیل این وابستگی و همینطورتخریبهای وارد شده در قسمت جسم و عدم تعادل در قسمت روان، جهان بینی یا نگرش فردبه زندگی نیز کاملاً دستخوش تغییر و دگرگونی میشود و از حالت تعادل طبیعی خارج میشودکه ما اصطلاحاً به آن جهانبینی افیونی و معتاد گونه میگوییم. خیلی ساده یعنیاینکه همه چیز را از زاویه نشئگی و خماری نگاه میکند.
سؤال بعدی: حالا چه باید کرد؟ درست کردن اینها و یا به عبارتی،درمان اعتیاد چقدر زمان میخواهد؟
جواب: اینکه چه باید کرد سؤالی است که بایستی با مطالعه کتابعبور از منطقه 60 درجه زیر صفر و جزوات و مقالات علمی کنگره 60 پاسخ آن را بیابیدو اما زمان آن حداقل 10 ماه است تا سیستم تولید کننده مخدرهای طبیعی یا درونی یاایکس راه اندازی شود و مثلث درمان اعتیاد یعنی جسم، روان و جهانبینی در کناریکدیگر و به کمک یکدیگر به تعادل برسند.
سؤال: این مخدرهای طبیعی بدن که میگویید در کجای بدن تولید ویا ترشح میشوند؟ آیا جای خاصی یا غده خاصی وجود دارد؟
جواب: خیر جای خاصی و یا غده خاصی وجود ندارد و این که بگوییمدر بدن غده خاصی وجود دارد که این مواد را تولید میکند نمیتواند کاملاً درستباشد.
برای اینکه به سؤال شما جواب بدهیم ابتدا بایستی کمی سیستم عصبیانسان را بشناسیم، البته من پزشک نیستم و چیز زیادی در این مورد نمیدانم اماچیزهایی را که یاد گرفتم میگویم.
بهطور کلی دستگاه عصبی انسان را به دو بخش تقسیم میکنند.اعصاب مرکزی و اعصاب محیطی، اعصاب مرکزی با CNS شامل مغز و نخاع است. مراکز فرماندهی و کانالهای مهم ارتباطی جسم انسان دراین بخش متمرکز است.
از آنجایی که این بخشها یعنی مغز و نخاع اگر آسیب ببینند دیگرترمیم و بازسازی نمیشوند، بنابراین شدیداً از آنها محافظت میشود، مغز در محفظهاستخوانی بسیار محکمی تحت عنوان جمجمه محافظت میشود، نخاع نیز در کانالی که ازوسط ستون فقرات عبور میکند نگهداری و محافظت میشود، این محافظت شدید از نخاعبرای این است که آسیب نبیند، زیرا خدای نکرده اگر آسیب ببیند انسان فلج میشود وترمیم هم نمیشود.
اعصاب محیطی به تمامی رشتههای عصبی گفته میشود که از نخاع جدامیشوند و تمامی بدن را در بر میگیرند و در همه جا هستند و کار آنها انتقال پیامهااز مغز و نخاع به تمام اعضای بدن و همینطور برگشت پیامها از اعضا به نخاع و مغز.
این رشتههای عصبی از سلولهایی تشکیل شدهاند که به آنهانورون گفته میشود. نورونها تشکیل دهنده و به و جود آورنده رشتههای عصبی هستند.این نورونها برای اینکه یکدیگر را خبر کنند و یا پیامی را به نورون کناریبرسانند، فکر میکنید چهکاری میکنند؟
این سؤال مهمی است که آنها با توجه به این که از هم جدا هستندچگونه به یکدیگر پیام میدهند و یکدیگر را خبر میکنند. آنها برای این کار یک سریمواد شیمایی از خود ترشح میکنند که این مواد در فضای بین سیناپسی یا همان فاصلهبین نورونها حرکت میکنند و از نورونی به نورون دیگر میرسند. نورون بعدی اینمواد را جذب میکند و در واقع پیام را در یافت میکند. به این مواد در اصطلاحپزشکی نوروترانسمیتر یا ناقل عصبی یا واسطه شیمایی گفته میشود. اگر به مفهوم واژهانگلیسی نوروترانسمیتر neurotransmitters دقتکنید کاملاً متوجه میشوید که از دو واژه نورون و ترانسمیتر به معنی حامل عصبیتشکیل شده است.
و اما سؤال مهمی که میخواستیم پاسخ دهیم، پاسخش دقیقاًاینجاست، مخدرهای طبیعی یا درونی که اینقدر از آنها صحبت میشود، همیننوروترانسمیتر ها یا مواد شیمیایی هستند که در بین نورونها یا فضای بین سیناپسیحرکت میکنند و پیامها را از نورونی به نورون دیگر منتقل میکنند، بنابراین، اینمواد در تمام بخشهای بدن وجود دارند و ترشح میشوند و نمیتوانیم بگوییم که غدهیا غدد خاصی وجود دارند که این مواد را تولید میکنند، هر چند در بسیاری از غددنیز ممکن است تولید شوند اما مرکزیت آن در دستگاه عصبی است؛ بنابراین مخدرهایطبیعی یا مواد شبه افیونی در دستگاه عصبی و در دستگاه هورمونی تولید و ترشح میشوند.
شکل سلول عصبی یا نورون شبیه یک درخت است، به شاخ و برگهای آندندریت و به تنه آن آکسون میگویند، جایی که دندیرت ها از آنجا منشعب میشوند راجسم سلولی میگویند.
محلی که دندریتها یا شاخ و برگهای نورونها به هم کمترینفاصله را دارند، سیناپس میگویند. مواد شبه افیونی از انتهای آکسون یک نورون ترشحمیشوند و توسط دندریتهای نورون دیگر دریافت میشوند. انتقال پیام از یک نورون بهنورون دیگر همین طور ادامه مییابد تا به مغز برسد و یا از مغز به اعضای بدن برسد.
جالب است بدانید که فعل و انفعالاتی که در نورونها با دریافتپیامهای شیمایی روی میدهد، الکتریکی است و بهطور کلی گفته میشود که انتقالپیامها در دستگاه عصبی فرایندی الکتروشیمیایی است.
بعضی از مخدرهای طبیعی مثل ضد دردهای قوی چون دینورفین و همینطورانکفالین ها و اندورفینها سرعت انتقال پیامها را در دستگاه عصبی کاهش میدهند وبه همین دلیل به آنها واسطههای مهاری میگویند، مثلاً اگر بخشی از بدن ما دچاردرد شود، میزان درد واقعی به مغز نمیرسد زیرا قابل تحمل نیست، اما مواد ضد درد باکاهش سیگنالهای درد و کاهش سرعت پیام اجازه نمیدهند که پیام درد به آن شکل بهمغز برسد، در واقع کمی از آن به مغز میرسد و ما کمی از آن را احساس میکنیم.
بعضی دیگر از مخدرهای طبیعی سرعت انتقال پیامها را در دستگاهعصبی افزایش میدهند. مواد مخدر نیز حسب شباهتی که به مواد شبه افیونی یا مخدرهایطبیعی بدن دارند به همین شکل عمل میکنند.
موضوع مهم دیگری که در مبحث سیستم ایکس مطرح میشود، این است کهدامنه تأثیرات و نقش حیاتی این مواد در فیزیولوژی و تعادل ما بسیار بیشتر و فراتراز آن چیزی است که ما تصور میکنیم.
حقیقاتا نمیتوان بخشی از عملکرد جسمی یا روانی و جهان بینی مارا نام برد که تحت تأثیر عملکرد این مواد نباشد. گوارش ما، شادی و ناراحتی ما،آرامش ما، اضطراب ما، هیجان، شادی و غم و اندوه ما، امید و ناامیدی ما، افسردگی وسرزندگی ما، تفکرات منفی و مثبت ما، خوش بینی و بدبینی ما، حالت چشم و موهای ما،رنگ چهره و پوست ما، پرخوابی و بیخوابی ما، مسائل شویی ما در انزال سریع و یادیر، عشق و محبت ما، دوست داشتن و نفرت ما، صحبت کردن ما، روان صحبت کردن و یابعضی وقتها لکنت زبان ما، کم رویی و پررویی ما، فهم سریع و یا کند ما، هوشیاری ویا کند ذهنی ما، همه و همه تحت تأثیر این مواد قرار دارند.
حقیقاتا باور کردنی نیست، برای همین است که کنگره 60 که خودپیشگام و جلودار علم نورولوژی درمان اعتیاد میباشد در بیان و معرفی این سیستم ازواژه X استفادهمینماید، متخصصین این رشته، یعنی نورولوژی و همین طور متخصصان درمان اعتیاد هنوزچشم و گوششان به روی اثرات شگفت انگیز این مواد بسته است و آن طور که باید بازنشده است و نمیدانند که در درمان اعتیاد، مهمترین مسئله همین است. درمان اعتیادهرگز اتفاق نمیافتد و مصرف کننده مواد مخدر هرگز به رهایی حقیقی نمیرسد، مگر اینسیستم بهطور کامل راه اندازی شود، متخصصان اعتیاد در دنیا هنوز نمیدانند که قطعناگهانی مصرف مواد مخدر بدون جایگزین مناسب چنان ضربهای به عملکرد این سیستم واردمینماید که شخص تا ابدالدهر از عدم تعادل تمامی بخشهای شهر وجودی خود رنج میبرد.ما در کنگره 60 به تجربه دانستیم که بهترین دارویی که شرایط مناسب را جهت راهاندازی کامل این سیستم در بیماری اعتیاد فراهم مینماید، ا اپیوم یا اپیوم تینکچر Opium& Opium tincture با علامت اختصاری OT است.
بعد از درمان اعتیاد، فیزیولوژی سالم، یا به عبارتی جسم سالمهمراه با ورزش و تفکرات سالم در عملکرد مطلوب سیستم تولید کننده مواد شبه افیونینقش بسیار بسزایی دارند؛ به عبارت دیگر عملکرد سیستم ایکس تابع دو پارامتر یا عاملباسیم یا بیسیم است. باسیم، منظور سیستم تولید کننده مخدرهای طبیعی در دستگاهعصبی و هورمونی است که با سلامت جسمی، تغذیه، خواب و ورزش مناسب به حداکثر کاراییمیرسد. منظور از عامل بیسیم نیز تفکرات و اندیشه ماست به این صورت که افکار مثبتو عملکرد مثبت ما و دوری از ضد ارزشها چه در فکر و چه در عمل، باعث تقویت اینسیستم میشود و بالعکس افکار و اعمال منفی و ضد ارزش باعث تضعیف این سیستم میشود.
در متد درمانی کنگره 60 DST،افرادی که تحت درمان اعتیاد قرار میگیرند با پایان سفر اول و ورود به سفر دوم،سیستم ایکس یا تولید کننده مخدرهای طبیعی بدن آنها در سلامت کامل و با حداکثرکارایی خواهد بود.
درباره این سایت