محل تبلیغات شما

سخنان استاد

دستور جلسه این هفته: وادی چهاردهم ،

آنچه باور است محبت استو آنچه نیست ظروف تهی است .

من که می گویم کلام خودنیست ، بلکه فردیست در جمع بیکران هستی ؛

که باورش کار هر کس نیست، مگر معنی آن بداند که آن چیست ؛

ارابه ها را در بیکرانبه حرکت در آورید که نگهبانان ماورا به آنچه در زمین می گذرد نیازمندند ؛

بشکافید ، آنچه شکافتنینیست ، در دل سنگ بروید و ترکیب ها را جدا نمایید.

شاید متوجه بشوید که تنهاپیوند محبت انسان ها را به هم متصل نگاه داشته است و انسان های فاقد محبت بسان ظرفهایی هستند تهی و یا ظرف هایی که پر ازخالی هستند ، این سخن را اگر امروز باور نکنید، یک روز بالاخره متوجه می شوید ، حتی اگر پس از مرگ هم باشد ،چون همین پیوند محبتما را به استادانمان وصل نموده و وصل می نماید .

همان گونه که می دانیمبر اساس پروتکل درمان اعتیاد در کنگره 60 و یا متد دی اس تی ، برای رسیدن به درمانقطعی  اعتیاد و قطع کامل بندها و پیوندهای مصرفکننده با مواد مخدر و اعتیاد و دنیای آن ، بایستی سه ضلع مثلث درمان اعتیاد ، یعنیجسم ، روان و جهان بینی در کنار یکدیگر  بهتعادل و سلامتی برسند ،

اگر به متن و نوشتارهایاین وادی ها دقت کنیم می بینیم که هر کدام از آن ها گره گشای بخش عمده ای از مشکلاتو گره های زندگی ما هستند که تا به امروز  نمیدانستیم و نمی توانستیم  آن ها را باز نمائیم، وادی های آموزشی کنگره 60 برای درمان اعتیاد و در ادامه زندگی سالم ، از موضوع تفکرآغاز می گردد ( با تفکر ساختارها آغاز می گردد و بدون تفکر آنچه هست روبه زوال می رود ) و به موضوع محبت در وادی چهاردهم ختممی گردد ( آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است .)

پیمودن و عبور کردن ازوادی های کنگره 60 به مفهوم آموزش ، یادگرفتن و عمل به آن هاست ، چیزی جز کسب معرفتدر جهت خیر و صلاح محض نیست و قطع به یقین ، ما را به وادی محبت می رساند و به همیندلیل موضوع محبت در وادی چهاردهم قرار گرفته است .

درمان اعتیاد بدون رسیدنبه دانایی غیر ممکن است . در پیام سفر اول که یکی از زیباترین پیام های کنگره 60 میباشد و خود به تنهایی یک کتاب است ، برای مسافران سفر اول وعده پاداشی نیکو داده میشود . " اما بیندیش که وقتی این سفر تمام شد ، آنجا تو را پاداشی نیکو خواهد بودو آن پاداش بند عشقی است که بیت تو و قدرت مطلق الله برقرار می گردد "

این بند عشق چیزی جز عشقو محبت به خالق و محبت و خدمت به مخلوق نیست که نتیجه رسیدن به دانایی و کسب معرفتو علم و آگاهی در جهت صراط مستقیم و دوری از ضد ارزشهاست .

اصولا صحبت کردن از محبتو دوست داشتن ، برای انسان هایی که به دانایی نرسیده اند ، امری عبث و بیهوده است وبه واقع فقط بازی کلمات است بدون احساس و بدون درک معنا و مفهوم .

شاید تصور شود که محبترا همه انسان ها دارند و احسا س می کنند و این موضوع ربطی به دانایی ندارد ، هر انسانیفرزند خود را دوست دارد والدین خود را دوست دارد چه دانا باشد و چه نباشد .

در پاسخ این سوال یا نظریهباید بگوییم که محبت بر دو نوع است ، خاص و عام .

اما محبتی که مد نظر وادیچهاردهم است ، محبت عام است ، محبتی که همه چیز و همه موجودات  و انسان ها را در بر می گیرد ، رسیدن به این سطحاز محبت  ، کار ساده ای نیست ، به حرف و سخننیست ،دنیایی است زیبا در پشت کوه تزکیه  وتصفیه و رسیدن به دانایی .

تا زمانی که وجود ما سرشاراز ناخالصی و صداهای ناهنجار و ناهمگون است ، صدای زیبا و لطیف محبت را نخواهیم شنید، همانگونه که صدای یک ساعت را در شلوغی  وسر و صدای زیاد نمی توانیم بشنویم  ، صدای محبترا در شلوغی و سرو صدا های ناشی از ضد ارزشها و احساسات منفی نخواهیم شنید ،

پیمودن وادی ها و فراگرفتناین قوانین  و عمل به آنها چیزی جز تزکیه وتصفیه و رسیدن به دانایی نیست ، در آن هنگام این صداهای زشت و ناهنجار  مانند حسادت ، کینه ، دشمنی خود  خواهی و غیره .

به تدریج ضعیف می شوندو در فرایند تزکیه ، از شهر  وجودی  ما رخت بر می بندند و آن گاه نوای زیبا و دلنشینمحبت را احساس می کنیم که برای همه است . ، این محبت ، محبت عام است  و همه چیز را در بر می گیرد . در آن حالت همه انسانها را دوست داریم ، حتی آن هایی که با ما سنخیتی ندارند .در آن هنگام برای همه موجوداتو آفریده های خداوند ارزش واحترام قائل هستیم و حتی با یک درخت نیز با احترام و دوستداشتن بر خورد می کنیم .

وادی چهاردهم به ما میگوید ، آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است ، فکر می کنم  آنچه باور است محبت است ، شاید به این معنی باشدکه هر آنچه  باور و اعتقاد داریم  و به واسطه آن ها زندگی و موفقیت های خود را پیگیری می کنیم ، اگر با چاشنی محبت نباشد و به محبت نرسد ، فاقد ارزش و اعتبارند و آنباور واعتقادی ما را به سرمنزل مقصود می رساند که در جهت خیر محض باشد و ما را به محبتبرساند.

و آنچه نیست ظروف تهیاست  ، انسان هایی که محبت ندارند و وجودشاناز محبت  و دوست داشتن دیگران خالی است ،درستمانند انسان هایی هستند که خالی و تهی هستند مانند ظرف های خالی . چقدر این جمله پرمغز و مفهوم است ، اگر وجود ما ظرف باشد ، هر چه از علم و دانش در درون این ظرف باشد  اما محبت نباشد ، یعنی اینکه خالی است .

از فرمانبرداری تا فرماندهی

رابطه یادگیری با معرکه گیری ( نق زدن _ حاشیه)

:DST و تجربه من از سایر روشهای ترک اعتیاد

، ,محبت ,آنچه ,ها ,وادی ,های ,است ، ,ها را ,رسیدن به ,وادی چهاردهم ,به دانایی

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

keyphosmagold د. حامد پورحشمتی درگاه حامد محققیان کانون بازنشستگان جهادسازندگی (سابق) آذربایجان شرقی منتقل شد! Alecia's receptions The scene is mine :D آموزش مقدماتی و ساده الکترونیک وبگاه اطلاع رسانی گروه ابهر شناسی نور ایران سی ان سی CNC